بخند تا بخندیم
سه ترم مشروط شدهاید، بیمارید، اجاره خانهتان عقب افتاده و یا همه اینها با هم و یا گرفتار هیچکدام از اینها نیستید اما خنده به لبتان نمیآید و نمیتوانید بخندید و شاد باشید. چرا؟ شاید فکر میکنید چون ذاتا آدم شادی نیستید و از اول با ابروهای گره خورده به دنیا آمدید. اما نه کاملا در اشتباه هستید شما میتوانید از اعضای ثابت یک باشگاه خنده باشید؛ باشگاه خندهای که خودتان اختراع کردهاید و یا باشگاههای خندهای که واقعا وجود دارد...
شوخطبع هستید یا نه؟ وقتی کسی جوک تعریف میکند از خنده ریسه میروید و یا دیدن یک فیلم کمدی شما را سر شوق میآورد. راستش را بخواهید هر کسی قلقی خاص خودش را برای خندیدن دارد. اول باید قلق خودتان را پیدا کنید. شرکت در سمینارهای خنده، مطالعه کتابهای خودآموز و شوخطبعی، گوش دادن به CDها و نوارهای شادیبخش و تمرین خندیدن، همه و همه راههای شادتر زیستن هستند. خندیدن خیلی آسان است، دشواری کار دل کندن از غم و غصه و عادت به ناراحتی است. دو نوع خنده وجود دارد؛ یکی خندههایی است که از روی شوخطبعی است که لازم است برای این نوع خندهها، مهارتهای ویژه ذهنی و ارتباطی را بیاموزید و بتوانید از آنها استفاده کنید و دیگری خنده درونی است که ماهیتهای عاطفی و بیآلایش دارد. این خنده است که شما باید احساس آن را در هر جا هستید در دلتان تقویت کنید. خوب اگر میخواهید استادان این نوع خنده را بشناسید، کافی است در اتاق کودکتان را بگشایید، کودکان اصولا شوخطبعی را نمیشناسد ولی از تهدلشان قهقهه میزنند و رها میخندند. در مهمانیها، کم نیستند افرادی که نقل مجلس میشوند و آنقدر میگویند و میخندند که ناخودآگاه دیگران را به خنده و شادی وا میدارند. این افراد مهارتهای شوخطبعی را به صورت ذاتی میدانند و یا آنها را در خود تقویت کرده و با این روش خنده را در صبح مسری میکنند. این دقیقا همان کاری است که در کلاسها و سمینارهای خنده رخ میدهد.
بگذارید فکر کنند دیوانهاید
اینبار امتحانش کنید. وقتی حسابی از دست یک ترافیک که میلیمتر میلیمتر در آن پیش میروید و اعصابتان به هم ریخته است، به جای کشیدن سگرمههایتان درهم، آیینه وسط اتومبیل را به سمت خودتان بچرخانید و در آن به خودتان لبخند بزنید و قیافه بشاش خودتان را تماشا کنید، احساس بهتری خواهید داشت؛ اینطور نیست؟ حتی ادای خندیدن را درآوردن، بالا و پایین پریدن میتواند دل شما را شاد کند. جلوی آیینه بروید. برای خودتان شکلک دربیاورید و زبان درازی کنید خیالتان راحت آسمان به زمین نمیآید فقط ناگهان استرس شغلیتان را برای لحظاتی از یاد میبرید. کافی است برای یک لحظه هم که شده تصور اینکه دیگران درباره شما چه فکر میکنند را کنار بگذارید و به خودتان، فقط به خود خودتان فکر کنید. برای شاد بودن نیاز به بهانههای آنچنانی است. شما برای خندیدن میتوانید با کاغذهای خیالتان، بهانه بسازید و بخندید. شاد بودن یک هنر آموختنی است و برای شاد زندگی کردن باید شادی را تمرین کنید. محققان میگویند مغز انسان فرق میان خندههای واقعی و تصنعی را درک نمیکند بنابراین خندههای مصنوعی و ادای شادی را درآوردن میتوانند اثراتی مانند خندههای واقعی داشته باشند.
نسخه خنده درمانی
نسخه ما، بازی کردن با کودکان اطرافتان است. کودکان برای خندیدن بهانه نمیخواهند و تمام رفتارهایشان شادیبرانگیز است. با کودک خردسالتان «قایمموشک» بازی کنید. «گرگم به هوا» و «تاببازی» هم را امتحان کنید. با صدای بلند بخندید. خسیس بازی هم در نیاورید. این انرژی مثبت است که شما به رایگان در فضای اطراف پراکنده میکنید پس آن را از دیگران دریغ نکنید اراده کنید. 5 دقیقه نرمش شاد و ریتمیک هم پیشنهادهای دیگر ما برای انسان شاد بودن است. وقتی به یکی از اهداف کوچکتان در زندگی در زمینه شاد بودن رسیدید به خودتان جایزه بدهید. مثلا به یک مغازه عروسکفروشی بروید و مضحکترین و مسخرهترین عروسک را از میان عروسکها جدا کنید. آن را بالای تختخوابتان آویزان کنید که هر صبح که چشم باز میکنید و قیافه خندهدار او را میبینید با لبخند روزتان را آغاز کنید.
رازهایی که آدمهای شاد میدانند
میگویند افراد شاد، شاد زاده نمیشوند بلکه از خود انسانهای شادی میسازند. بیکر نویسنده کتاب «آنچه که آدمهای شاد میدانند» در بخشی از کتاب خود مینویسد: «افراد شاد در مجموع و روی هم رفته، بسیار انعطافپذیر هستند.» یکی از رازهایی که آدمهای شاد میدانند این است که شادیشان همیشگی نخواهد بود و به همین دلیل قدر لحظات شاد، موفقیتهای کوچک و معجزات ارتباطی با دیگران را میدانند. اگر شما بتوانید خصوصیاتی مانند استقلال، شایستگی و لیاقت، ارتباط نزدیک با دیگران و عزت نفس بالا را در خودتان تقویت کنید میتوانید در قلبتان احساس شادی کنید. بعضیها فکر میکنند شادی خریدنی است و با خریدن دکوراسیون منزل جدید، اتومبیل جدید، لباسهای متفاوت و حتی مسافرتهای آنچنانی به دنبال شادی میگردند ولی اینها همه گذرا است. همه اینها فقط اندک زمانی برایتان تازگی دارند و به شما احساس دیگری میبخشند و ولی پس از مدتی جزئی از موقعیت موجود در زندگی شما میشوند و دیگر تاثیر چندانی برای شاد کردن قلب شما ندارند. راه حفظ شادی در زندگی، تغییر دادن شرایط ثابت زندگی نیست، بلکه تغییر دادن فعالیتهایی است که به آن مشغولید. یک دفترچه یادداشت بردارید و نعمتهایی را که خداوند در اختیارتان قرار داده در آن بشمارید. هدفهای نو در زمینه مالی، شغلی، سلامتی، علمی و.... برای خودتان در نظر بگیرید و دلایل شاد بودن را در زندگیتان پیدا کنید
کلمات کلیدی : جملات زیبا داستانهای آموزنده
» نظر